ابوالعلاء معری

نخستین وبلاگ در شناخت عقاید و فلسفه ابوالعلاء معری

ابوالعلاء معری

نخستین وبلاگ در شناخت عقاید و فلسفه ابوالعلاء معری

دو شعر درباره ابوالعلا

جاودان یاد و روانشاد معـــری حکیـــم                         - تیره‌چشمی که نهان‌بین و خردآیین است -

گفت بر سنگ مزارش بنویسند چنین:                          آن گناهی که پدر کرد و نکردم این است

                                                                                                                  حسین خدیو جم

(عقاید فلسفی ابوالعلا؛ عمر فروخ؛ ترجمه حسین خدیوجم؛ تهران : جیبی؛‌ آبان ماه ۱۳۴۸؛  ابتدای کتاب)

 

                                                          بقای انسب

قصه شنیدم که بوالعلا به همه عمر                                  لحم نخورد و ذوات لحم نیازرد

در مرض موت با اجازه دستور                                         خادم او جوجه‌با به محضر او برد

خواجه چو آن طیر کشته دید برابر                                  اشک تحسر ز هر دو دیده بیفشرد

گفت چرا ماکیان شدی، نشدی شیر                             تا نتواند کست به خون کشد و خورد

مرگ برای ضعیف امر طبیعیست                                  هر قوی اول ضعیف گشت و سپس مرد

                                                                                               ایرج میرزا

تحقیق در احوال و آثار و افکار و اشعار ایرج میرزا و خاندان و نیاگان او ؛ به اهتمام محمد جعفر محجوب؛ چ۳: ۱۳۵۳ ص ۱۶۸

سالشمار زندگی ابوالعلاء احمد بن عبدالله بن سلیمان معری

گردآوری و تدوین: داریوش شیذر ارانی

330ه‍ / 941 م تولد ابومحمد عبدالله پدر ابوالعلاء معری.[1]

363ه‍ /973 م زادن ابوالعلا معری در شهر معره‌النعمان.[2]

363 ه‍ ، جمعه 27 ربیع‌الاول / 973 م ،  26 دسامبر به دنیا آمدن ابوالعلاء در شهر معره النعمان.[3]

367ه‍ / 977م نابینایی ابوالعلاء.[4]

* سه و نیم سالگی ابتلای ابوالعلاء به آبله و کور شدن چشم چپ؛ شش سالگی کوری چشم راست و نابینایی کامل ابوالعلاء.[5]

* ابتلای ابوالعلاء به آبله در کودکی که ابتدا چشم چپش سفیدی گرفته و سپس چشم راست در کاسه خشکید.[6]

* رفتن ابوالعلاء در کودکی به حلب برای تحصیل ادبیات و نحو.[7]

374 ه‍ / 984 م آغاز شعر سرایی ابوالعلاء.[8]

377ه‍ / 987 م مرگ ابومحمد عبدالله پدر ابوالعلاء معری.[9]

 

384ه‍ / 994 م - بازگشت ابوالعلاء از حلب به معره‌النعمان.[10]

395ه‍ / 1004 م مرگ ابومحمد عبدالله پدر ابوالعلاء معری.[11]

398ه‍ / 1007 م عزیمت ابوالعلاء به بغداد و اقامت یک‌سال و هفت‌ماهه وی در آنجا.[12]

398ه‍ / 1007 م خروج ابوالعلاء از معره النعمان به قصد بغداد.[13]

399ه‍ / 1008 م ورود ابوالعلاء به بغداد.[14]

400 ه‍ / 1009  م وفات مادر ابوالعلاء.[15]

400ه‍ / 1009  م بازگشت ابوالعلاء از بغداد به معره‌النعمان.[16]

400 ه‍ ، دهه آخر رمضان / 1010 م ، 6 فوریه بازگشت ابوالعلا از بغداد به معره‌النعمان.[17]

401ه‍ / 1010  م عزیمت ابوالعلاء از معره‌النعمان به بغداد.[18]

438ه‍ ، 12 رجب /  1047 م ، 22 ژانویه ورود ناصرخسرو به معره‌النعمان در 15 فرسنگی حلب و یادکرد وی از ابوالعلاء.[19]

438ه‍ ، 15 رجب / 1047م ، 25ژانویه– خروج ناصرخسرو از معره‌النعمان.[20]

438 ه‍ / 1047 م بازدید ناصرخسرو از معره النعمان و یادکرد او از ابوالعلاء.[21]

 

439 ه‍ /  1048 م ورود ناصرخسرو به معره‌النعمان و ذکر آوازه‌ ابوالعلاء.[22]

443 ه‍ / 1051 م قضاوت ابومحمد برادر ابوالعلاء در معره‌النعمان.[23]

449ه‍ ، ربیع‌الاول / 1057م ، آوریل یا مه درگذشت ابوالعلاء در معره‌النعمان در پی سه‌روز بیماری.[24]

449 ه‍ ، نیمه اول ربیع الاول / 1057م ، اواخر آوریل یا اوایل مه - مرگ ابوالعلاء در معره‌النعمان.[25]

449 ه‍ ، 2 ربیع‌الاول / 1057 م ، 8 مه از دنیا رفتن ابوالعلاء در معره‌النعمان.[26]

449ه‍ ، 13 ربیع‌الاول/ 1057 م ، 19 مه وفات ابوالعلاء معری.[27]

449 ه‍ / 1057م درگذشت ابوالعلاء معری.[28]

605ه‍ / 1208 م رفتن قفطی به معره‌النعمان و بازدید وی از گور ابوالعلاء که آن را در نهایت خواری و اهمال دیده بود.[29]

 

منابع و مآخذ:

·       نیکلسون؛ مقاله ابوالعلا معری؛ دانشنامه ایران و اسلام، زیرنظر: احسان یارشاطر،  جلد7، طهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب؛ 2536.

·       حموی، یاقوت؛ معجم‌الادبا؛ جزء 3 .

·       خراسانی، شرف‌الدین؛ ابوالعلا معری، زندگی و جهان‌بینی ؛ اطلاعات 29/6/1383 صفحه 6 .

·       معری، ابوالعلاء ؛ آمرزش؛ عبدالمحمد آیتی؛ تهران: اشرفی؛ چ2: 2537. (از مقدمه عبدالمحمد آیتی استفاده شد.)

·       گلستانی، هاشم؛ فلسفه اسلامی؛ اصفهان: [بی‌نا] ؛ چ2 : 1370.

·       ناصرخسرو؛ سفرنامه حکیم ناصرخسرو قبادیانی مروزی؛ به کوشش: محمد دبیرسیاقی؛ تهران: زوار؛ بهمن 2536.

·       فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ تهران: جیبی؛ آبان‌ماه 1348.

برای تبدیل تاریخ‌ها از منبع زیر استفاده شده است:

·       بیرشک ، احمد؛ گاهنامه تطبیقی سه‌هزارساله؛ تهران: بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، چ 2: 1373.

 



 1-  آیتی، عبدالمحمد؛ مقدمة کتاب «آمرزش» نوشته ابوالعلاء معری ص 3؛

2 - حموی، یاقوت؛ معجم‌الادبا؛ جزء 3 -  گلستانی، هاشم؛ فلسفه اسلامی؛ ص 319؛ نیکلسون؛ مقاله ابوالعلا معری؛ دانشنامه ایران و اسلام، جلد7، ص 967- خراسانی، شرف‌الدین؛ ابوالعلا معری، زندگی و جهان‌بینی ؛ اطلاعات 29/6/1383 صفحه 6 .

3 -  آیتی، عبدالمحمد؛ مقدمة کتاب «آمرزش» نوشته ابوالعلاء معری ص 3 ؛ فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 31.

4 - حموی، یاقوت؛ معجم‌الادبا؛ جزء 3 ؛ خراسانی، شرف‌الدین؛ ابوالعلا معری، زندگی و جهان‌بینی ؛ اطلاعات 29/6/1383 صفحه 6 .

5  -  فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 31 .

6 -  آیتی، عبدالمحمد؛ مقدمة کتاب «آمرزش» نوشته ابوالعلاء معری ص 4.

7-  فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 32 .

8 -  حموی، یاقوت؛ معجم‌الادبا؛ جزء 3 .

9 - حموی، یاقوت؛ معجم‌الادبا؛ جزء 3 -  فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 33. عمرفروخ با ارائه دلایلی مورد قبول این سال را برای مرگ پدر ابوالعلاء رد کرده و سال صحیح را 395 ه‍ می‌داند.

10  - فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 32 .

11-  آیتی، عبدالمحمد؛ مقدمة کتاب «آمرزش» نوشته ابوالعلاء معری ص 3 ؛ فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 33. عمر فروخ این تاریخ را با دلایلی منطقی درست‌تر از روایت قبلی یعنی سال 377ه‍ می داند.

12 - حموی، یاقوت؛ معجم‌الادبا؛ جزء 3  ؛ خراسانی، شرف‌الدین؛ ابوالعلا معری، زندگی و جهان‌بینی ؛ اطلاعات 29/6/1383 ص 6 .

13  -  آیتی، عبدالمحمد؛ مقدمة کتاب «آمرزش» نوشته ابوالعلاء معری ص 4 ؛ فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 36 .

14- آیتی، عبدالمحمد؛ مقدمة کتاب «آمرزش» نوشته ابوالعلاء معری ص 5  ؛ فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 36.

15 - آیتی، عبدالمحمد؛ مقدمة کتاب «آمرزش» نوشته ابوالعلاء معری ص 4.

16  - خراسانی، شرف‌الدین؛ ابوالعلا معری، زندگی و جهان‌بینی ؛ اطلاعات 29/6/1383 ص 6 .

17  - فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 38 .

18  - نیکلسون؛ مقاله ابوالعلا معری؛ دانشنامه ایران و اسلام، جلد7، ص 967 .

19-  ناصرخسرو ؛ سفرنامه ناصرخسرو؛ ص 17 .

20  -  ناصرخسرو ؛ سفرنامه ناصرخسرو؛ ص 19 .

21  - فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 39 .

22  - نیکلسون؛ مقاله ابوالعلا معری؛ دانشنامه ایران و اسلام، جلد7، ص 968 .

23 - خراسانی، شرف‌الدین؛ ابوالعلا معری، زندگی و جهان‌بینی ؛ اطلاعات 29/6/1383 صفحه 6 .

24 -  آیتی، عبدالمحمد؛ مقدمة کتاب «آمرزش» نوشته ابوالعلاء معری ص7.

25 -  فروخ، عمر؛ عقاید فلسفی ابوالعلاء ؛ حسین خدیوجم؛ ص 44.

26  -  حموی، یاقوت؛ معجم‌الادبا؛ جزء 3 .

27  -  خراسانی، شرف‌الدین؛ ابوالعلا معری، زندگی و جهان‌بینی ؛ اطلاعات 29/6/1383 صفحه 6 .

28 - گلستانی، هاشم؛ فلسفه اسلامی؛ ص 320 ؛ نیکلسون؛ مقاله ابوالعلا معری؛ دانشنامه ایران و اسلام، جلد7، ص 968 .

29  - آیتی، عبدالمحمد؛ مقدمة کتاب «آمرزش» نوشته ابوالعلاء معری ص 8 .

 

بارگذاری سالشمار به صورت PDF

ابوالعلاء معری

ابوالعلاء احمد بن عبدالله بن سلیمان معروف به ابوالعلاء معری شاعر، فیلسوف، ادیب و متفکر بزرگ عرب در سده‌ی ۴ هجری، به سال ۳۶۳ه‌ / ۹۷۹ م در شهر معره‌النعمان بین حلب و حماة زاده شده و به سال ۴۴۹ه از دنیا رفت. وی معروفترین و بزرگترین شخصیت ادب عرب است که دوست و دشمن بسیار دارد. به نمونه دکتر علی شریعتی در بیشتر کتابهایش از ابوالعلا یاد کرده و نام او به زشتی می‌برد. (البته گویا دکتر شریعتی از ابوالعلا فقط همان سخن معروف را شنیده که می‌گوید: مردم دنیا دو دسته‌اند : دینداران که خرد ندارند و خردمندان که دین ندارند. ) ناصر خسرو نیز هنگام سفر به مصر از شهر معره‌النعمان می‌گذرد و یادکردی بس نیکو اما نادرست از ابوالعلاء اراته می‌دهد.

درباره ابوالعلا سخن بسیار است و ما در این وبلاگ می‌خواهیم اختصاصاْ‌ درباره‌ی او، تاثیرات او بر ایران و از ایران سخن بداریم.

از همه دوستان دوستدار یا دشمن ابوالعلاء می‌خواهیم اگر مطلبی در تایید یا رد ابوالعلا دارند برای نگارنده این سطور ایمیل کنند تا پس از بررسی به نام خودشان در این وبلاگ منتشر کنیم.

البته بدیهی است که قوانین زیر باید رعایت شوند.

۱- مطالب تحقیقی و پژوهشی در قالب مقاله یا شعر یا داستان باشد.

۲- ذکر منابع و مآخذ متن ضروری است.

۳- به کپی رایت مطالب چاپ شده احترام گذاشته شود.

۴- هیچ توهینی به هیچ کس نباشد.

۵- لطمه‌ای به زبان و فرهنگ ایران و تمامیت ارضی ایران نزند.